آرشیو پرسش و پاسخ ها: فضائل اخلاقی

نقش عزت نفس در پیشگیری از بزهکاری نوجوانان

نقش عزت نفس در پیشگیری از بزهکاری نوجوانان

نتایج یک پژوهش حاکیست از بین متغیرهای مختلف تاثیرگذار در پیشگیری از بزهکاری نوجوانان، «عزت نفس» ، نقشی بسیار فراتر از سایر عوامل در این زمینه دارد.

به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا بر اساس یک پژوهش انجام شده توسط محققان کشور، تبیین‌های متعددی در زمینه بزهکاری نوجوانان در روانشناسی اجتماعی وجود دارد که یکی از بهترین تبیین‌ها در این حیطه، «نظریه مهار» است. این نظریه متعلق به والتر بی. رکلس است. طبق این نظریه جامعه فشارها و کشاننده‌هایی را نسبت به جرم و بزهکاری در فرد ایجاد می‌کند که عبارت است از فشارهای درونی و فشارهای بیرونی و کشاننده‌های بیرونی در برابر این فشارها.

همچنین مهارهای درونی و بیرونی گوناگونی برای محافظت از جرم و بزهکاری در افراد وجود دارد که عبارت است از میزان قدرت و استحکام شخصیتی فرد، مانند عزت نفس بالا، سطح تحمل ناکامی بالا، هدف داشتن در زندگی و توانایی کاهش و کنترل تنش،‌احساس تعلق به یک گروه، داشتن ارزشها و تقویت آن توسط جامعه،‌ نظارت موثر والدین، انضباط و داشتن نقش اجتماعی موثر در جامعه.

در نظریه مهار این گونه سوال مطرح می‌شود که «چرا برخی افراداقدام به جرم و بزهکاری نمی‌کنند و عوامل بازندارنده آنها از بزهکاری چیست؟»

پاسخ به این سوال از جهات مختلف اهمیت دارد چراکه در صورت مشخص شدن عوامل موثر در پیشگیری از بزهکاری در سطح فردی و اجتماعی می توان آن را عامل مهمی در بازپروری و درمان نوجوانان بزهکار که در کانون های اصلاح و تربیت اقامت دارند دانست. همچنین می توان با تقویت و ایجاد این عوامل نگهدارنده و محافظت کننده بر افراد،‌ آنها را از درون در مقابل ارتکاب مجدد بزهکاری و جرم مقاوم کرد.

بر همین اساس پژوهش حاضر که توسط «نصرالله انصاری‌نژاد» با عنوان کلی «تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران» انجام شده است، به بررسی عزت نفس گروه بزهکار و عادی،‌ نگرش به پلیس و قانون در گروه بزهکار و عادی،‌ پرخاشگری و تحمل ناکامی گروه بزهکار و عادی و تعیین سهم هر یک از متغیرهای عزت نفس، نگرش به پلیس و قانون، پرخاشگری و تحمل ناکامی در بزهکاری می‌پردازد.

این پژوهش بر روی 100 پسر و 30 دختر مقیم کانون اصلاح و تربیت تهران به عنوان گروه بزهکار و 100 پسر و 30 دختر دانش‌آموز شاغل به تحصیل در خارج از کانون اصلاح و تربیت به عنوان گروه عادی انجام شده است.

اندازه‌گیری متغیرهای گفته شده با چندین پرسش‌نامه و یک آزمون تحمل ناکامی در نوجوانان مورد بررسی صورت گرفته است.

این آزمون به صورت ترسیمی است و چهار نوع شکل دارد که آزمودنی باید شکل‌های موجود در جاهای مد نظر را ترسیم کند.

یافته‌های توصیفی این تحقیق حاکیست: بیشترین فراوانی سنی نوجوانان بزهکار مربوط به 16 ساله‌هاست و دامنه سنی این گروه 13 تا 19 سالگی را دربر گرفته است.

همچنین میانگین سنی پسران بزهکار 16.4 و دختران بزهکار 16.3، پسران عادی 16.2 و دختران عادی 16.3 بوده است. بیشترین فراوانی تحصیلات نیز با 50.8 درصد مربوط به دوره راهنمایی است.

نتایج تحقیق نشان داد: عزت نفس گروه‌های عادی بیشتر از گروه بزهکار است؛ افراد عادی نگرش مثبت‌تری در مقایسه با گروه بزهکار به پلیس دارند؛ نگرش آنها همچنین مثبت‌تر از گروه بزهکار به قانون است؛ گروه بزهکار، پرخاشگری بیشتری در مقایسه با گروه عادی دارند و تحمل ناکامی در گروه عادی بیشتر از گروه بزهکار است.

اما سهم هر یک از متغیرهای عزت نفس، نگرش به پلیس، نگرش به قانون،‌ پرخاشگری، تحمل ناکامی و جنسیت در بزهکاری چه قدر است؟

بررسی یافته‌های به دست آمده در این تحقیق حاکیست که با افزایش میزان عزت نفس،‌احتمال بزهکاری 0.638 درصد و با افزایش مقادیر نگرش به قانون ، احتمال بزهکاری 0.987 درصد کاهش می‌یابد؛ اما سایر متغیرهای پیش‌بین، پیش‌بینی کننده معناداری نبودند.

  تحقیق حاضر پیشنهاد کرده است که برای پیشگیری از بروز بزهکاری در بین کودکان و نوجوانان عوامل فرهنگی موثر بر بزهکاری،‌ مانند رسانه‌های گروهی ، رادیو،‌ تلویزیون و سینما شناخته شوند. همچنین دست اندرکاران فرهنگ و هنر با پرداختن به علل و عوامل اثرگذار بر بزهکاری، سطح دانش و معلومات عمومی مردم و با ساختن فیم و نوشتن کتاب برای عموم میزان آگاهی آنها را افزایش دهند.

همچنین برای پیشگیری از بروز آسیب های جدی مانند مصرف مواد مخدر که زمینه‌ساز انواع بزهکاری‌هاست، جامعه‌شناسان و دست‌اندرکاران علوم اجتماعی با مطالعه درباره ویژگی‌های جمعیت‌شناختی نوجوانان و ارائه راهکار برای افزایش میزان علائق اجتماعی و پیوستن نوجوانان به ارزشهای سنتی جامعه از بروز بزهکاری نوجوانان پیشگیری کنند.

این پژوهش همچنین تاکید دارد مسؤولان و دست‌اندرکاران با تدابیر لازم از طریق مشارکت دادن نوجوانان در برنامه‌های اجتماعی، میزان عزت نفس آنها را از دوران نوجوانی افزایش دهند تا شاهد بروز موارد جدید بزهکاری نباشیم.

همچنین والدین و اعضای خانواده با صرف وقت و توجه بیشتر به نوجوانان از طریق توجه به موارد درسی، ارتباط با معلمان، نظارت بر دوستان و اختصاص وقت بیشتر برای تفریح فرزندان و حضور بیشتر در خانواده، مانع مهمی برای روی آوردن نوجوانان به سمت بزهکاری باشند.