آرشیو پرسش و پاسخ ها: عدالت

زنازاده و اثرات منفی روحی و روانی

س : شنیده‌ام بچه‌ای که از زنا متولد می‌شود در روح او اثرات منفی گذاشته و مستعد برای فاسد و بدکاره شدن می‌شود. آیا مگر کسی که از طریق زنا متولد می‌شود در این امر خلاف نقشی داشته است که سرشت او را بد می‌نویسند؟ آیا این کار خدا، خلاف عدلش نیست که کسی را در آتش خلاف دیگری بسوزاند؟

ج : هیچ کار خدا مخالف و مغایر عدلش نیست، چنان چه هیچ فعل او مخالف با سایر اسما و صفات او که همگی عین ذات هستند نیست و اساساً خدایی که عادل نباشد، یعنی ظالم است و چنین خدایی، خدای حقیقی نیست.

پس، قبل از آن که مشکل ذهنی خود را با "زناکار و زنازاده" مرتفع کنیم، باید شناخت و ایمان خود را نسبت به خداوند سبحان اصلاح نماییم.

اگر کسی شناخت و اعتقادی به خداوند متعال ندارد، که اصلاً نباید به بحث راجع به "قول" خدا یا "فعل" خدا وارد شود؛ اما کسی که شناخت و اعتقاد دارد و او را «سبحان = منزه از هر عیب و نقص» می‌شناسد، چگونه به محض مواجهه با سؤالی، قبل از یافتن پاسخ سؤال، اول "عدا الهی" را زیر سؤال می‌برد؟!

واقعاً آن خدایی که بنده‌اش بخواهد به علم و حکمت او اشراف پیدا کرده و سپس عدالت یا رحمتش را زیر سؤال برده و به چالش بکشد، چگونه خدایی است؟! و در محضر خدای حقیقی (نه ذهنی و موهومی و تخیلی)، آن بنده‌ای که نشسته و به جای کسب معرفت او، ایمان به او و بندگی او، دائم سعی دارد به او ایراد بگیرد، چگونه بنده‌ای است؟!

بنده‌ای که به جای پیگیری پاسخ سؤال در هر موردی [که حق اوست]، دنبال محکوم کردن خدا باشد، و جملاتش را نیز کمی احساسی‌تر و ژورنالیستی‌تر کند تا خدا را بیشتر متهم و محکوم کند، چگونه بنده‌ای است؟

سؤال می‌شود: چرا فقر هست؟ چرا ظلم هست؟ چرا بهشت و جهنم هست؟ چرا و چرا ...، خب اینها همه سؤالاتی است که برای ذهن سالم و فعال مطرح می‌شود و باید پاسخ داده شود، اما ترجیع‌بند «آیا با عدل خدا منافات ندارد؟» برای هر سؤالی، که کلاً موضوع و عرصه‌ی سؤال را تغییر می‌هد یعنی چه؟!

زنا و زنازاده:

همه مستعد بیماری هستند، اما طفلی که ضعیف به دنیا می‌آید، بیشتر مستعد است – همه مستعد ضعف بینایی و یا کلاً کَر و کور شدن هستند، اما طفلی که پدر و مادرش بهداشت و تغذیه را رعایت نکرده‌اند، بیشتر – همین‌طور همه مستعد هدایت و رشد و یا انحراف و فاسد شدن هستند، اما هزاران هزار عوامل مادی و معنوی در رشد یا انحطاط آنها مؤثر است.

اگر کسی پرخوری کرد، حرامخواری کرد، شرابخواری کرد، رشوه‌خواری کرد، فحاشی کرد، اهل دروغ و غیبت و نمّامی و لجبازی و بداخلافی بود، همه در وجودش اثر می‌گذارد و بالتبع در نطفه‌اش اثر می‌گذارد و در نتیجه در جنین و طفل او اثر می‌گذارد. حال این منافی عدل است، یا عین عدل است؟ «عدل یعنی قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش»، پس اگر بی‌اثر بود جای سؤال داشت.

چطور در علوم طبیعی، همه این روابط علت و معلول – اثر و مؤثر و ... را شناختیم، فهمیدیم و نه تنها هیچ اشکال و ایرادی به آن نداریم، بلکه شناخت و باور آنها سبب شده تا بتوانیم در علوم تجربی با کشفیات و رشد بیشتر مواجه شویم، اما تا نگاه گامی فراتر رود، به جای پی‌بردن به نظم حاکم بر عالم هستی، و تلاش برای حرکت منطبق با این نظم، زود عدالت خدا را برایمان زیر سؤال می‌برند؟

آیا اگر همه چیز "مساوی" بود و هیچ چیزی یا هیچ کاری، هیچ تأثیر نداشت، خدا عادل بود و اگر قوانین علت و معلول حاکم بود، عدل خدا زیر سؤال می‌رود؟!

چرا باید باور نمود که یک لقمه‌ی چرب‌تر یا شورتر یا شیرین‌تر، می‌تواند قند، عوره، فشار، کلسترول و ... را بالا و پایین ببرد و بالتبع در نطفه و جنین و طفل اثر سوء بگذارد؛ اما نباید قبول کرد که زنا، شراب، قمار، کفر، شرک، نفاق و سایر انحطاط‌های ایمانی، رذایل اخلافی و ناهنجاری‌های رفتاری نیز در فیزیک، روان و روح اثر می‌گذارند؟

چرا باید در چنین شرایطی، به جای آن که عقل، وجدان و انصاف پدر و مادر زیر سؤال برده شود، خدا و عدل خدا به چالش کشیده می‌شود؟ اگر ما هوا را آلوده کنیم، در تولید محصولات تقلب کنیم، انواع و اقسام خوراکی‌ها، تنقلات یا داروهای بی‌کیفیت و اغلب مضر را تولید یا وارد کنیم و بعد با ازدیاد نوزادان ناقص الخلقه یا زودرس مواجه شویم، عدل خدا زیر سؤال می‌رود، یا عقل و شعور و اراده و فرهنگ خودمان؟!

اگر کسی در خوراک دیگری سمّ ریخت، روی صورت دیگری اسید پاشید، اموال دیگری را تاراج کرد، با سلاح سرد یا گرم دیگری را معلول کرد و یا کُشت، کی متهم و محکوم است؟ خدا و عدلش، یا مجرم؟! اگر همه به خدا بر می‌گردد که پس چرا این همه دستگاه پلیسی و قوه قضاییه درست کرده‌اند؟!

پس، اگر یک جرعه نوشیدنی، یا یک لقمه خوردنی، یا یک فضیلیت یا رذیله اخلاقی، یک رفتار درست یا غلط، یک ترس ساده یا عصبانیت و ...، روی نطفه اثر می‌گذارد، بی‌ایمانی، بی‌تقوایی، زنا و ... نیز اثر می‌گذارد و اگر اثر نداشت، خداوند متعال احکام ازدواج را تبیین نمی‌نمود.

نکته: فیلسوف شهیر اروپایی برتراند راسل، طی نامه‌ای از مرحوم آیت‌الله علامه جعفری پرسید: « چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است؟» ایشان در پاسخ نوشتند: «با ازدواج می‌خواهد انسان به وجود آید، مساله تولد انسان مطرح است.»

 

(10 رای)
این مقاله مفید بود
این مقاله مفید نبود

این قسمت مخصوص ثبت نظر کاربران در خصوص سوال پرسیده شده میباشد. لطفا از ثبت سوال جدید در این بخش خودداری فرمایید. برای ثبت سوال جدید از گزینه "ارسال سوال" استفاده نمایید. بدیهی است به سوالاتی که در این صفحه پرسیده شود ، پاسخی از طرف سایت داده نخواهد شد.
نظر (1)
زکیه ساعی
۲۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت۱۲:۲۰
استاد ارجمند ضمن عرض سلام و تشکر
به نظرم نیاز به جبهه گرفتن در برابر جمله این هموطن نیست
سوال کننده عدل خدا را زیر سوال نبرده بلکه این نوع قضاوت را مورد انتقاد قرار داده و مغایر با اصل عدل دانسته است و البته که جای تأمل هم دارد.
آثار روحی و معنوی حرام و زنا بر نطفه و نوزاد حاصل هرچه که باشد به هرحال خارج از اختیار وی و جبر اوست
شاید مسیر آزمونها در رسیدن به تعالی تفاوت پیدا کند
اما قدر مسلم بازخواست خداوند و پاداش و عقوبتها از تصمیم گیریها و مواردی است که در حیطه اختیارات ماست و منظور این شهروند محترم هم این است که اگر ما فردی را به خاطر جرم دیگران مستحق تر به عذاب الهی بدانیم با اصل عدل در تناقض است
در نهایت صدور احکام اخروی برای دیگران فقط منحصر به ذات اقدس و عادل خداوند است و الله اعلم بحقایق الامور
در پناه خدا مؤید باشید و التماس دعا
ارسال یک نظر جدید
 
 
نام کامل :
پست الکترونیک :
نظر:
تأیید کد امنیتی 
 
لطفا متنی را که در کادر زیر می بینید وارد نمایید