آرشیو پرسش و پاسخ ها

تناقض در قرآن

تناقض مشرق و مغرب  در قرآن

شبهه: دكتر سروش در مبحث «وحي نبوي» مدعي شده است كه در قرآن اشتباهات بسياري وجود دارد و به عنوان دليل به آياتي كه در آن خداوند به عنوان ربّ مشرق‌ها و مغرب‌ها معرفي شده است (مانند: رَبُّ الْمَشْرِقَينِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْن رب دو مشرق و دو مغرب - الرّحمن، 17) اشاره مي‌نمايد.

 

پاسخ:

 

بر پایۀ ادعای ایشان از جمله اشتباهات در قرآن این است که مشرق و مغرب را با سه تعبیر مفرد، تثنیه و جمع در آن بکار برده شده است، بالاخره کدام یک از این‌ها درست است، یعنی در حقیقت عالم دارای یک مشرب و مغرب است یا دو مشرق و دو مغرب یا چندین مشرق و مغرب.

 

در پاسخ باید گفت سازگاری قرآن کریم با علوم جدید از مباحثی است که نه تنها دانشمندان مسلمان، بلکه برخی از محققان غربی نیز به آن اقرار کرده­اند. چنانچه دکتر «گرینه» عضو اسبق مجلس نمایندگان فرانسه، درباره عظمت علمی قرآن می­گوید: «تمام آیات قرآنی مربوط به علوم طبیعی و بهداشتی و پزشکی را که من خود از کـودکی با آن ها سر وکار داشتم، خواندم و مورد تتبع و بررسی قرار دادم و در پایـان دیـدم کـه تمام آن آیـات بـا معارف جدیـد ما هماهنگی دارد.»[1]

 

تناقض­های ظاهری آیات قرآن با یکدیگر که برخی به آن اشاره کرده­اند، ریشه در نگاه جزئی و ناقص به آیات قرآن دارد. برای رفع این نوع از تعارض­های ظاهری، لازم است که آیات مشابه و همگون در کنار هم بررسی شود، تا این تناقض رفع شود.

 

یکی از این تناقض­ها درباره بیان مشرق و مغرب است که در قرآن کریم در سه حالت مفرد،[2] تثنیه[3] و جمع[4] به کار رفته است. در نگاه اول به این آیات این پرسش پیش می­آید که مگر می­شود یک مشرق و مغرب داشته باشیم، دو مشرق و مغرب هم داشته باشیم، چند مشرق و مغرب هم داشته باشیم؟!...

 

دانشمندان در توضیح اختلاف تعابیر سه­گانه در قرآن، توضیحاتی داده­اند که به طور خلاصه بیان می­شود.

 

آيات مفرد «الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ»:

 

 در اين آيات مراد از مشرق و مغرب معنای عرفی است که همه ما از سمت راست و چپ داریم. ازاين­رو با اصطلاح علمي و عرفي مشرق و مغرب سازگاري دارد؛ چرا که براي هر نقطه از زمين يک مشرق و يک مغرب وجود دارد.[5]

 

آيات تثنیه «رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ»:

 

در بيان سرّ تثنيه بودن اين دو لفظ در اين مجموعه آيات، مهمترین ديدگاه‌ها را مطرح می­کنیم.
۱.  مراد از دو مشرق، مشرق خورشيد در تابستان و زمستان و مراد از دو مغرب، مغرب آن در اين دو فصل است.[6]
٢ . منظور از آنها، مشرق و مغرب خورشيد و ماه است[7]، به علت اینکه با دید ظاهری در منظومه شمسی، خورشید و ماه جلوه بیشتری دارند.

 

۳ . مقصود از دو مشرق، مشرق و مغرب [هر دو] است؛ چون بنابر عادت عرب که در بسياري از موارد، از دو جنس که برخي ويژگي هاي مشترک دارند، يکي را انتخاب نموده و از آن تثنيه مي­سازند و آن را بر هر دو جنس اطلاق مي­کنند؛ در اينجا نيز لفظ «مشرق» انتخاب شده و پس از تثنيه نمودن آن، در معناي مشرق و مغرب بکار رفته است.[8]

 

۴.  مراد از دو مشرق و دو مغرب، ‌مشرق و مغرب دو نيم‌کره زمين است، چرا که هر نيم‌کره براي خود مشرق و مغربي دارد.[9]

 

آيات جمع «الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِب»:

 

۱. به دليل حرکت انتقالي زمين، نقاط طلوع و غروب خورشيد در هر روز با روز ديگر متفاوت است و جمع بودن مشارق و مغارب به اين نکته اشاره دارد.[10] روايتي که از حضرت علي(ع) نقل شده، اين ديدگاه را تأييد مي­کند در آن روایت حضرت مي­فرمايد: «زمين ۳۶۰ مشرق و مغرب دارد».[11]

 

٢. از آن‌جا که در نقاط مختلف زمين مشرق و مغرب مختلف است و گاهي مغرب يک نقطه هم زمان با مشرق نقطه ديگر است، ازاین­رو  می­توان گفت تعبير جمع به همين اختلاف آفاق نظر دارد.[12]

 

۳. مراد از مشارق و مغارب، طلوع و غروب خورشيد براي ديگر کواکب منظومه شمسي است؛ چرا که آنان نيز همانند زمين داراي طلوع و غروب خورشيد هستند.[13]

 

بر اساس مطالب یاد شده روشن می شود که ادعای تناقض در قرآن ادعایی بی پایه است و این تناقض‌های ظاهری با دقت و مطالعه برطرف می‌گردد.

 

 

 

[1]. محمدعلی عطایی اصفهانی، اعترافات خدمات اسلام به اروپا، قم، انتشارات حضرت عباس،  کتابسرای مهدی، 1384ش، ص 75.

 

[2]. بقره (2): آیه 115، 142، 177، 258 و  شعراء (26): آیه 28 و مزمل (73): 9.

 

[3]. زخرف (43):38، الرحمن (55): 17.

 

[4]. اعراف (7): 137، صافات (37): 5، معارج (70): 40.

 

[5]. محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، رشت، كتاب مبين، ۱۳۸۱، ج ۱،‌ ص ۱۹٢.

 

[6]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، سوم، 1372 ش، ج ۹، ‌ص ۳۳۵.

 

[7]. همان.

 

[8]. ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه،، تهران، دار الکتب الاسلامیه، اول، 1374ش، ج ٢۱،‌ ص ۶۶.

 

[9]. سید ابوالقاسم خوئی، مرزهاي اعجاز، ترجمه جعفر سبحانی، قم، نشر امام صادق (ع)، 1385، ص ۱٢۱.

 

[10]. ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه، پیشین، ج ٢۵، ص 45.

 

[11]. احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق ، ج 1، ص 259.

 

[12]. سید ابوالقاسم خوئی، مرزهاي اعجاز، پیشین، ص ۱٢٢.

 

[13]. محمد راتب نابلسی، موسوعة اعجاز العلمي في القرآن و السنة، دمشق، دار المکتبی، 1426، ص ۶۵.

 

تهیه شده در: پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (ع)، سایت جوابگو (javabgoo.net)، پژوهشگر: محسن مروتی و قربان آهنگری کیاسری


(0 رای)
این مقاله مفید بود
این مقاله مفید نبود

این قسمت مخصوص ثبت نظر کاربران در خصوص سوال پرسیده شده میباشد. لطفا از ثبت سوال جدید در این بخش خودداری فرمایید. برای ثبت سوال جدید از گزینه "ارسال سوال" استفاده نمایید. بدیهی است به سوالاتی که در این صفحه پرسیده شود ، پاسخی از طرف سایت داده نخواهد شد.
نظر (0)
ارسال یک نظر جدید
 
 
نام کامل :
پست الکترونیک :
نظر:
تأیید کد امنیتی 
 
لطفا متنی را که در کادر زیر می بینید وارد نمایید